این روزها بازار بورس در ایران روزهای طلایی و بی نظیری را پشت سر میگذارد که شاید هیچوقت دیگری به مانند این روزها را تکرا نکند. بازار داغ بورس طوریست که نفرات زیادی از اقشار مختلف را به سمت خود جذب کرده و چه بسیار افرادی که فقط تا همین چند ماه پیش اطلاعات بسیار کلی در مورد بورس داشتند، امروز با جزئیات و اصطلاحات فنی آن آشنا می باشند. همراه با بالا رفتن تب عمومی برای ورود به بورس شرکت های زیادی هم برای بورسی شدن اعلام آمادگی کرده اند که در میان این شرکت ها نام چند شرکت استارتاپی نام آشنایی مانند تپسی، شیپور و دیجی کالا هم به چشم می خورد. اما آیا حضور استارتاپهای بزرگ در بورس به نفع آنهاست یا صرفا یک تصمیم عجولانه است؟
حتی با وجود بحران جهانی نفت و رکود حاکم بر جهان به خاطر بیماری کرونا، شاخص بورس ایران مثبت بوده و رشد میکند. اگرچه بعضی از کارشناسان اعتقاد دارند این افزایش قیمت به خاطر حباب قیمتی یا حتی رفتار گلهای (Herd Behavior) سرمایهگذاران بوده و بهزودی قیمتها به سطح واقعی خود میرسند.
در این میان دولت که از اتفاقات سال ۹۲ و افت سریع شاخص بورس درس گرفته، بهدنبال عمق بخشیدن به بازار برای جلوگیری از خروج سرمایه از بازار است. بدین منظور، دولت اقدام به عرضه سهامهای بسیار بزرگ کرده تا علاوه بر جلوگیری از خروج سرمایه، به کاهش تورم و ساماندهی به سرمایههای سرگردان نیز کمکی کرده باشد. از این رو، اخیرا شاهد ورود شرکتهایی مانند شستا به بورس هستیم که رکوردهای بسیار زیادی را جابهجا کرد. همچنین طبق گفته امیر ناظمی، رئیس سازمان فناوری اطلاعات، قرار است چهار شرکت صبا ایده ، کافه بازار، تپسی و دیجیکالا طی شش ماه آینده وارد بورس شوند.
اگرچه هنوز اطلاعات زیادی در مورد اینکه این شرکتها به چه صورت وارد بورس خواهند شد، وجود ندارد اما امیر ناظمی به سه سناریو محتمل یعنی: ورود به بورس، تابلوی مستقل و ورود به فرابورس اشاره کرده است.
تفاوت بورس و فرابورس
تنها تفاوت در بین این دو شکل از بازار سرمایه، نوع و نحوه پذیرش است. شرکتهای حاضر در بورس قوانین سختگیرانهتری را پشت سر میگذارند و قاعدتا مدت زمان پذیرش آنها در بورس طولانیتر است درحالیکه برای پذیرش در فرابورس قوانین کمتری وجود دارد و در عین حال خرید سهام این شرکتها ریسک بالاتری نیز دارد.
بورس اوراق بهادار ایران دارای دو بازار بهنامهای بازار اول و بازار دوم است. بازار اول بورس نیز از دو تابلوی اصلی و فرعی تشکیل شده است، تنها تفاوت تابلوی فرعی با تابلوی اصلی در این است که در تابلوی فرعی سهامهایی با نقدشوندگی پایین عرضه میشوند. دلیل این کار این است که سهامهای غیرنقدشونده از سهامهای نقدشونده جدا شوند و در عین حال شرکتهایی که نقدشوندگی پایینی دارند برای ورود به تالار اصلی انگیزه داشته باشند و میزان شناوری سهم خود را به منظور افزایش نقدشوندگی سهم افزایش دهند.
اما فرابورس دارای هفت بازار مجزا است. این بازارها عبارتاند از: بازار اول، بازار دوم، بازار سوم، بازار پایه، بازار ابزارهای نوین مالی، بازار مشتقه و بازار شرکتهای کوچک و متوسط. شرایط پذیرش و نوع شرکتها در هریک از این بازارها متفاوت است همچنین باتوجه به ماهیت آنها ریسک سرمایهگذاری نیز در این بازارها به تناسب ساده بودن ورود به آنها و کاهش مقررات، افزایش پیدا میکند. در جدول زیر تفاوتهای اساسیای را که تالار اصلی و فرعی و همینطور بازار دوم بورس با بازار اول و دوم فرابورس دارند، مشاهده میکنید.
بحثهای زیادی در مورد استارتاپ نامیدن شرکتهایی مانند تپ سی و دیجیکالا وجود دارد. بعضی معتقدند این شرکتها دیگر آنقدر بزرگ هستند که نتوان به آنها نام استارتاپ گفته کرد. اما ماهیت این شرکتها همچنان تا حدود زیادی به استارتاپها نزدیکتر است تا شرکتهای بزرگ و سنتی. از این رو باید توجه داشت که این شرکتها ماهیتی اساسا متفاوت نسبت به شرکتهای دیگر حاضر در بورس دارند. بهعنوان مثال شرکت اوبر را در نظر بگیرید. این شرکت ارزشی بالای یک میلیارد دلار دارد اما همچنان زیانده است. این اتفاق به خاطر ماهیت این شرکتها رخ میدهد و نمیتوان میزان سود و زیان آنها را مانند شرکتهای معمولی و سنتی اندازهگیری کرد.
از طرفی موجودیت این شرکتها تا حدود زیادی وابسته به این است که بتوانند چابکی خود را حفظ کرده و با تغییرات زمان همراه شوند. شرکتهای استارتاپی عمدتا برپایه نوعی ارزش افزوده بنا شدهاند که شرکتهای سنتی توان ارائه آن را ندارند. سپس به کمک این ارزش افزوده شبکهای از متقاضیان را ایجاد میکنند. بهعنوان مثال یک تاکسی اینترنتی اگر نتواند به اندازه کافی شبکه رانندگان یا مشتریان خود را گسترش دهد هرگز نمیتواند رشد داشته باشد. این شبکه رانندگان و مشتریان همواره مورد تهدید از طرف رقیبان است. اگر شرکت رقیبی بتواند ارزش افزوده بیشتری برای مشتریان یا رانندگان ایجاد کند، میتواند آنها را به سمت خود جذب کرده و سهم بیشتری از بازار را کسب کند یا حتی رقیبان را از میدان به در کند.
همچنین میدانیم که هر ارزشی که امروز وجود دارد فردا به یک استاندارد تبدیل میشود. بهعنوان مثال زمانی کیسه هوا برای خودروها یک ارزش افزوده بود اما امروز تبدیل به یک استاندارد شده است که باید روی هر خودرویی وجود داشته باشد. شرکتهای استارتاپی که وجود آنها برپایه ارزش افزوده بنا شده باید همواره به فکر ایجاد ارزش افزوده مازاد باشند در غیر اینصورت شرکتهای رقیب میتوانند آنها را مورد تهدید قرار دهند.
تفاوتهای دیگری نیز بین استارتاپها و شرکتهای سنتی وجود دارد مانند: شیوه حسابداری آنها، نحوه درآمدزایی، شکل هزینهها و… که باعث میشود برای واگذاری و عرضه سهام آنها، نیاز به تامل بیشتر وجود داشته باشد. طبق آمار جهانی بیش از ۷۰ درصد استارتاپهایی که وارد بورس میشوند، علامت قرمز را مقابل نام خود میبینند. دلیل این اتفاق نیز ساده است. چراکه اکثر این شرکتها زیان انباشته دارند و برای متعادل کردن این زیان، بورس را بهترین مکان میدانند.
اما حضور استارتاپها در بورس تماما تهدید نیست بلکه این اتفاق فرصتهای بسیار زیادی نیز هم برای سهامداران و هم برای خود استارتاپها ایجاد میکند. یکی از این مزایا افزایش سرمایه است. بسیاری از استارتاپها نیاز به سرمایهگذاری بیشتر دارند اما به خاطر ماهیت این شرکتها و همینطور وضعیت سرمایهگذاری در حال حاضر، کمتر کسی حاضر به سرمایهگذاری روی این شرکتها است. بورس میتواند یک راهکار مطمئن برای جذب سرمایه توسط استارتاپها باشد.
همانطور که گفته شد شیوه حسابداری اکثر استارتاپها با شیوههای معمول حسابداری متفاوت است. حضور در بورس اگرچه هزینه زیادی برای تغییر دفاتر حسابرسی، به استارتاپها تحمیل میکند، فرصتی نیز برای آنها ایجاد میکند تا بتوانند عملکرد مالی خود را بهصورت استاندارد به سرمایهگذاران ارائه دهند.
یکی دیگر از فرصتهایی که بورس برای استارتاپها فراهم میآورد انواع و اقسام معافیتها و تخفیفات مالیاتی است. همچنین سهام شرکتهای حاضر در بورس تهران و فرابورس ایران بهعنوان وثیقه در سیستم بانکی کشور پذیرفته میشود و این شرکتها میتوانند با استفاده از سهام خود به اخذ وام اقدام کنند.
همچنین یکی از مشکلات استارتاپها قیمتگذاری آنها است. قیمتگذاری روی استارتاپها به خاطر ماهیت متفاوت آنها کار سادهای نیست. بورس میتواند معضل قیمتگذاری روی این شرکتها را حل کند و طی یک عملیات عرضه و تقاضا، ارزش واقعی سهام مشخص میشود.
*بنا به اظهارنظر بعضی از کارشناسان بورس ایران با بورس سایر کشورها مانند آمریکا متفاوت است. در آمریکا انواع بورس وجود دارد که مثلا فقط شرکتهای کوچک وارد آن میشوند. درحالیکه ما در ایران فقط یک بورس داریم که توسط دولت کنترل و برنامهریزی میشود. مدل بورس ما مشکل دارد چون کپی برداری شده از نمونههای خارجیست و سعی شده ایرانیزه شود و به بلوغ کامل نرسیدهاست. در واقع بورس ایران مناسب ورود استارتآپها نیست. ضمن آنکه در سایر کشورها که بورس به درستی در آنها شکل گرفتهاست. شرکتها در رقابت با یکدیگر شکست میخورند.